دانلود مصاحبه ای با محمود دولت آبادی به مناسبت انتشار
کتاب کلنل
محمود دولتآبادی، ۱۰
مرداد ۱۳۱۹
در دولتآباد شهرستان سبزوار به دنیا آمد.
دولتآبادی مشاغل مختلفی را تجربه کرد.
کار روی زمین، چوپانی، پادویی کفاشی، صاف کردن میخهای کج و بعد به عنوان وردست پدر
و برادر به عنوان دنده پیچ کارگاه تخت گیوه کشی، دوچرخه سازی، سلمانی و.... بعدها
تمام مشاغلی که او در دوران نوجوانی و جوانی خود تجربه کرد، در آثارش نمود یافت.
دولتآبادی ابتدا راهی مشهد و آنگاه
تهران شد و در این دوران باز هم مشاغل دیگری نظیر حروفچین چاپخانه، سلمانی
کشتارگاه، رکلاماتور برنامههای تأتر، سوفلور کنترلچی سینما، ویزیتور روزنامه
کیهان و... را بر عهده گرفت.
در همین دوران دهه ۱۳۴۰ بود که دولتآبادی
به صورت جدی با تئاتر آشنا شد و ۶ ماه نظری و ۶ ماه هم عملی درس تئاتر خواند. در این دوره شاگرد
اول شد و پس از آن «شبهای سفید» اثر داستایوسکی
را بازی کرد و بعد «قرعه برای مرگ» اثر واهه کاچا، بازی
در نمایش «اینس مندو»، «تانیا»، «نگاهی از پل» اثر آرتور میلر و بعد از آن کار در اداره برنامههای
تأتر بود. سپس به گروه هنر ملی پیوست دوره پرباری برای او آغاز شد.
بازی در نمایش «شهر طلایی» نوشته عباس
جوانمرد، «قصه طلسم و حریر و
ماهیگیر» نوشته علی حاتمی، «ضیافت
و عروسکها» نوشته بهرام بیضایی، سه نمایشنامه پیوسته «مرگ در پاییز» نوشته اکبر
رادی و «تامارزوها»
نوشتهٔ نویسنده کرد نصرت نویدی و پس از آن بازی در نمایش «راشومون» که کارگردانی آن را بعدها خود به عهده
گرفت. بعدها مشارکت در انجمن تأتر، بازی در نمایشنامه «حادثه درویشی» نوشته آرتور
میلر با کارگردانی ناصر رحمانی نژاد، چهرههای سیمون ماشار اثر برشت با کارگردانی مشترک محسن یلفانی و سعید سلطان پور.
در سال ۱۳۵۳ مهین
اسکویی، کارگردان تأتر از او دعوت کرد که در نمایشنامه «در اعماق» اثر ماکسیم
گورکی ایفای نقش کند.
از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۳ تأتر و داستاننویسی،
دوشادوش هم، ذهن دولتآبادی را تسخیر کرده بود. او در فیلم گاو هم نقش کوتاهی ایفا کردهاست.
کلیدر رمانی در ستایش کار و زندگی و طبیعت،
رمانی حماسی از شجاعت و مردانگی، که خود دولتآبادی بارها گفتهاست دیگر گمان نکنم
که نیرو و قدرت و دل و دماغم اجازه بدهد که کاری کاملتر از کلیدر بکنم. کلیدر از
جهت کمی و کیفی، کاملترین کاری است که من تصور میکردهام که بتوانم و شاید بشود
گفت. در برخی جهات از تصور خودم هم زیادتر است.
با توجه به حجم بالای این کتاب که بالغ بر
سه هزار صفحهاست اما متن آن طوری توسط دولت آبادی به نگارش در آمده که از شدت
جذابیت و گیرایی خواننده متوجه تورق نمیشود. شخصیت اول این رمان شخصی به نام «گل
محمد» است. داستان کلیدر پیرامون زندگی گل محمد است.
کلیدر، یک رمان عظیم روستایی است در ۱۰ جلد و بالغ بر ۳ هزار صفحه که او بیش از ۱۵ سال عمرش
را صرف نگارش آن کردهاست و حجیمترین رمان فارسی به شمار میرود؛ البته گمان نمیرود
که دوباره چنین حادثههایی تکرار شود، با زبانی فخیم و حماسی و بیش از شصت شخصیت
که جملگی تمام و کمال پرداخته شدهاند.
دولتآبادی، در ادامه جلد دوم مردم
سالخورده را مینویسد که زندگی همه آدمهایی است که چون راوی دردمند این اثر زخمها
را از این زمانه بیرحم بر جان خود احساس میکند؛ فقر، فقر، فقر.
اثر بعدی او سلوک است که جنجالهای
بسیاری را به پا کرد.
زوال کلنل اثری
دیگری از محمود دولتآبادی است که در سالهای ابتدایی دهه ۱۹۸۰ میلادی به زبان
فارسی نوشته شد، اما برای نخستینبار در سال ۲۰۰۹ میلادی،
توسط ناشر سوئیسی به زبان
آلمانی منتشر شد . رمان زوال
کلنل سرگذشت افسری وطندوست در ارتش شاهنشاهی
ایران است که زندگی او و خانوادهاش در مقطع انقلاب
۱۳۵۷ ایران
مرور میشود. داستان رمان تنها در یک شبانهروز میگذرد، اما در
بازگشت به گذشته مرور و تأملی عمیق در حوادث تاریخ سده اخیر ایران و تلاش مردم در
رسیدن به راه جامعهای مدرن و پیشرفته را منعکس میکند.
حجم : 40.7mb
زمان فیلم : 00:25:16
فرمت : avi
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر